آمار ایسنا از مهاجرت ها از ایران: ظرف یک سال گذشته 160 متخصص قلب مهاجرت کردهاند/ 30 هزار نفر از اعضای کادر درمان درخواست «نداشتنِ سوءپیشینه» داشتهاند که مقصدشان عمان بوده/ ظرف چهار سال گذشته ۱۶ هزار پزشک عمومی از کشور مهاجرت کردهاند
تاریخ انتشار: ۲۰ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۳۸۳۹۹۶
به گزارش جماران؛ ایسنا نوشت: ظرف یک سال گذشته ۱۶۰ متخصص قلب مهاجرت کردهاند؛ در همین مدت ۳۰ هزار نفر از اعضای کادر درمان از دانشکدههای علوم پزشکی درخواست good standing یا «نداشتنِ سوءپیشینه» داشتهاند که مقصدشان عمان بوده است؛ همچنین ظرف چهار سال گذشته ۱۶ هزار پزشک عمومی از کشور مهاجرت کردهاند.
اخبار جدید مبنی بر تمایل به مهاجرت دستجمعی پزشکان، نگرانیهای زیادی را در رابطه با آینده و فقدان حضور آنها ایجاد کرده است و اینکه که با افزایش تمایل به مهاجرت دانشجویان پزشکی و پزشکان جوان و مهاجرت پزشکان متخصص، چه آیندهای در انتظار کشور و سطح بالای علم پزشکی در کشور خواهد بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
علم"پزشکی" در ایران، از دیرباز با نام ابن سینا گره خورده است. بدون شک او یکی از برجستهترین شخصیتهای پزشکی نه تنها در ایران، بلکه در کل جهان بود. ابن سینا با کتاب ارزشمند خود یعنی "قانون در طب"، علم پزشکی را در جهان دگرگون کرد. طوری که کتاب او همچنان به عنوان یکی از منابع ارزشمند علم پزشکی در دنیا به دانشجویان تدریس می شود.
از آن زمان تاکنون پزشکان بزرگ زیادی در وطنمان تربیت شده و پرورش یافتهاند. اما ظاهرا شرایط این روزها به نحوی رقم خورده که همه را از "مهاجرت دستجمعی پزشکان" نگران کرده و موضوع مهاجرت پزشکان و متخصصان به یک موضوع جدید نگران کننده برای حال و آینده کشور تبدیل شده است.
بر اساس آمار، ظرف یک سال گذشته ۱۶۰ متخصص قلب مهاجرت کردهاند؛ در همین مدت ۳۰ هزار نفر از اعضای کادر درمان از دانشکدههای علوم پزشکی درخواست good standing یا «نداشتنِ سوءپیشینه» داشتهاند که مقصدشان عمان بوده است؛ همچنین ظرف چهار سال گذشته ۱۶ هزار پزشک عمومی از کشور مهاجرت کردهاند.
آمار بالای مهاجرت پزشکان به اندازهای نگران کننده شده که مسئولان سازمان نظام پزشکی هشدار دادند که در آیندهای نه چندان دور با مشکل کمبود پزشک مواجه خواهیم شد.
در این خصوص، "محمد رئیس زاده" رئیس سازمان نظام پزشکی با صراحت گفت که « جامعه پزشکی در برخی رشته های تخصصی و فوق تخصصی با چالشهای اساسی مواجه است و از این رو ممکن است در آینده فارغ التحصیلی از این رشتهها نداشته باشیم.
وی با هشدار نسبت به خطر عقبگرد به ۴۰ سال پیش و استفاده از پزشکان خارجی اضافه کرد: سیاستهای نادرست، جوانان جامعه پزشکی را نا امید کرده و منجر به سیل مهاجرت و انصراف از پزشکی خواهد کرد.
رئیس زاده با تاکید بر اینکه پزشکان ما رغبتی برای تحصیل در دورههای تخصص و فوق تخصص ندارند، افزوده بود: نتیجه این اتفاق این است که در سالهای آینده پزشک نخواهیم داشت.»
این در حالی است که پیش از انقلاب، کشور با معضل کمبود پزشک مواجه بود و پزشکانی از کشورهای همسایه مانند هند برای مداوای مردم کشورمان به ایران میآمدند. اما با توجه به شرایط موجود و بنا بر هشدارهای رئیس سازمان نظام پزشکی، اگر این روند ادامه پیدا کند، شاید در آیندهای نه چندان دور مجبور باشیم دوباره شاهد حضور پزشکان خارجی در کشور باشیم!
سئوالاتی که در رابطه با مهاجرت پزشکان متخصص مطرح میشود، این است که با مهاجرت این پزشکان که چندین سال برای دریافت تخصص زحمت کشیده و جوانی خود را صرف تحصیل کردهاند و کشور برای پرورش آنها هزینه کرده، چه کسانی جایگزین آنها خواهند بود؟ و اینکه زمانی که این پزشکان نخبه از کشور خداحافظی میکنند، چند سال برای پرورش پزشکان نخبه جدید زمان و هزینه صرف میشود؟ آیا پزشکان متخصصی مانند قلب و عروق که در بهترین دانشگاههای کشور پرورش یافتهاند و به واسطه تجربه بالای خود جان هموطنانمان را نجات دادهاند، جایگزین مناسبی خواهند داشت؟ یا خداحافظی آنها با کشور به معنی خداحافظی مردم با یک فرد ارزشمند و نخبه است؟
بررسیهای آماری هم نشان از بحرانی بودن وضعیت دارد. پنج سال پیش نایب رییس انجمن جراحان قلب ایران اعلام کرده بود که فقط ۲۴۰ متخصص جراحی قلب در کشور داریم و این آمار در حالی است که افزایش بیماریهای قلبی در جوانان یکی از موارد نگرانکننده بهشمار میرود.باید دید آیا با شرایط موجود تمایلی در میان پزشکان جوان وجود دارد که در تخصص پیچیدهای چون قلب و عروق ادامه تحصیل دهند؟ و اینکه آیا اصلا این پزشکان جوان در کشور میمانند که بخواهند به دنبال دریافت تخصص باشند؟
این موارد در حالی مطرح میشود که پیش از این ایرج فاضل رییس جامعه جراحان ایران در واکنش به مهاجرت دسته جمعی پزشکان گفته بود: بعد از انقلاب زحمت زیادی برای مملکت کشیده و پزشکی ما به روز و در جهان زبانزد شد. به گونهای پیشرفت کردیم تا هیچ ایرانی برای درمان راهی خارج از کشور نشود و همه نوع جراحی پیچیده ای از قلب گرفته تا مغز و پیوند اعضا در داخل انجام شد اما در حال حاضر این وضعیت به خطر افتاده است.
رییس جامعه جراحان ایران افزود: پزشکی یکی از طولانیترین رشتهها است چنانچه عمومی ۷ سال و بعد ۲ سال طرح دارد و برای تخصص نیز ۳ تا ۶ سال و برای فوق تخصص هم همین سال ها باید طی شود که تقریبا یک نفر تا ۴۰ سالگی برای پزشکی باید درس بخواند و بعد از آن تحت شرایط خاص وارد چرخه فعالیت شود.
"بابک شکارچی" معاون آموزش و پژوهش سازمان نظام پزشکی نیز گفته بود: اغلب پزشکان عمومی که امکان ادامه تحصیل و گرفتن تخصص را ندارند، تصمیم به مهاجرت میگیرند و با توجه به اینکه شرایط اقتصادی برای فعالیت پزشک عمومی در کشور مهیا نبوده و نظام سلامت نیز این گروه از پزشکان را در قالب طرح پزشک خانواده و سیستم ارجاع به کار نگرفته است، میزان مهاجرت در این قشر بیش از سایر گروههای پزشکی است.
به نظر میرسد با این تفاسیر اگر روند مهاجرت پزشکان، حتی پزشکان عمومی به این نحو ادامه پیدا کند، کشورمان در مورد پرورش پزشک در تخصصهای گوناگون با معضل جدی مواجه خواهد بود. آن هم در شرایطی که به دلایل متعدد، روز به روز آمار ابتلا به بیماریهای گوناگون از قبیل بیماریهای قلبی، مغزی و ... رو به افزایش است.
شاید وقت آن رسیده که مسئولان امر این موضوع را به صورت ریشهای مورد بررسی قرار دهند و به فکر آن باشند که چنین معضلی را از پایه که همان کنکور است، حل کنند. آمارهای منتشر شده از سوی سازمان سنجش نشان میدهد که تعداد داوطلبان کنکور در رشته تجربی کاهش یافته به نحوی که داوطلبان کنکور تجربی در سال گذشته ۴۳ درصد از داوطلبان را تشکیل میدادند که این میزان در سال جاری به ۳۹ درصد رسیده است. علاوه بر این، ۴ درصد داوطلبان رشتههای تجربی در گروههای زبان ادامه تحصیل دادهاند. این کاهش تقاضا در حالی است که در گذشتهای نه چندان دور، متقاضیان رشته تجربی به دلیل پذیرش در رشته پزشکی و رویای "دکتر شدن" بیشترین آمار داوطلبان کنکور سراسری را تشکیل میدادند.
از سوی دیگر، زمانی که نخبگان کشور به مدارج بالای علمی میرسند، انتظار بیشتری دارند که از امکانات حداقلی رفاهی و اجتماعی و درخور شأن خود، برخوردار باشند تا بتوانند پس از سالها تلاش، به دور از داشتن دغدغه معیشت به فکر خدمت به مردم و کشور باشند. همچنین هزینههای زیادی که برای پرورش این نخبگان در کشور میشود باید ارج نهاده شود تا شاهد حفظ حضور آنها در کشور باشیم نه اینکه برای پرورش این افراد در این مرز و بوم هزینه شود ولی کشورهای دیگر از حضور آنها بهرهمند شوند!
منبع: جماران
کلیدواژه: افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا مهاجرت مهاجرت از ایران مهاجرت پزشکان افغانستان سهام عدالت لیگ برتر لیگ قهرمانان مقدماتی جام جهانی واردات خودرو ویروس کرونا سازمان نظام پزشکی مهاجرت کرده اند مهاجرت پزشکان پزشک عمومی برای پرورش سال گذشته رشته ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۳۸۳۹۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نقش دولت در دریافت زیرمیزی توسط پزشکان
به گزارش «تابناک»، مسعود پزشکیان، نماینده اصلاحطلب تبریز در یادداشتی در روزنامه سازندگی نوشت: اخیراً یکی از مواردی که مکرراً درباره موضوعات حوزه پزشکی و فساد در این حوزه مطرح میشود، مساله دریافت زیرمیزی یا مبالغی خارج از تعرفههای تعیین شده است. ریشه این مساله و فسادی که از این رفتارها ناشی میشود را اما باید در سیاستگذاریها در این حوزه جستوجو کرد.
یکی از مهمترین مواردی که به توسعه این رویههای غلط در نظام پزشکی دامن زده و میزند، مصوبه مجلس یازدهم با عنوان همسانسازی حقوق بازنشستگان بود. در همین مجلس که ما هم در آن حضور داشته و داریم با مصوباتی که در ارتباط با همسانسازی حقوق به راه انداختند در حقیقت مساله را برای جامعه پزشکی بدتر کردند چراکه در این همسانسازی سقف حقوق مشخص کردند و گفتند، پزشک نمیتواند از ایکس رقم اضافهتر بگیرد و باید دریافتی در سطح تعیین شده، باقی بماند. نتیجه این سیاستگذاری هم شد، دریافت سکه و مبالغ نقد توسط برخی پزشکان به صورت غیررسمی در ازای ارائه خدمت به بیمار در شرایطی که هیچ نظارتی بر مساله نبود و البته گرفتاری مردم در این سیستم.
مدافعان همسانسازی حقوق در مجلس به اسم اجرای عدالت این رویه را آغاز و بهرغم اعتراضهای شدید ما تبدیل به قانون کردند اما باید توجه داشت همین آدمهایی که دم از عدالت میزنند و در مجلس مدافع اسم عدالت، قوانینی همچون همسانسازی حقوق را مصوب میکنند بهترین خدمات را در حوزه پزشکی دریافت میکنند. درحال حاضر مجلس با بهترین بیمارستانهای خصوصی قرارداد دارد، بیمارستانهایی که چندین برابر تعرفه دولتیها دریافتی دارد. این افراد و مدافعان عدالت البته در این بیمارستانها بهترین خدمت را میگیرند و پول زیادی هم برای دریافت این خدمات پرداخت میکنند اما برای مردم از عدالت میگویند و همواره در قوانین و مصوبات مورد نظرشان تنها به نمایش دادن عدالت اکتفا میکنند.
این گرفتاریها در کشور توسط خود ما در مجلس ایجاد شد، این ما هستیم که با سیاستگذاریهایمان برای مردم یک سفره باز میکنیم و برای بقیه یک سفره و برای خودمان سفره دیگری! غیر از داستان همسانسازی، یک موضوع تعرفهگذاریهای پزشکان و البته تعرفهگذاریهای جدید در بیمارستانهای دولتی نیز بر این وضعیت دامن زده و میزند. درحال حاضر در بیمارستانهای دولتی در ازای ارائه خدمت درمانی پول میگیرند، درحالی که تجهیزات هم نیست و بیمار باید برای یک جراحی تجهیزاتش را هم از خارج از بیمارستان تهیه کند. این درحالی است که در دولت قبل و در زمان دکتر روحانی حداقل بیمارستانهای دولتی دیگر پول نمیگرفتند. تعرفهگذاری دولت برای ویزیت پزشکان نیز بخش دیگری از این ماجراست.
وقتی کشور تورم ۶۰ درصدی دارد، دولت درحالی که مجوز تعرفهها را به نوعی در اختیار خود گرفته، قیمتها را میگوید افزایش بیش از ۲۰ درصد مجاز نیست؛ معنی این حرف این است که پزشکان سکه میگیرند و زیرمیزی و دولت هم نمیتواند جلوی این مساله را بگیرد. همه این موارد به فساد در حوزه بهداشت و درمان دامن میزند. در کنار این مساله که موضوع و طرح پزشک خانواده که مهمترین دستانداز پیشروی فساد در وزارت بهداشت است نیز به درستی اجرا نمیشود اگر طرح پزشک خانواده را به درستی پیاده کنیم، پزشک، درمان و هزینه و روند کار معلوم است و راه بر بسیاری از مفاسد بسته میشود. در شرایط فعلی یک بیمار برای یک بیماری ممکن است به چندین مرکز درمانی و پزشک مراجعه و هزینه کند و جواب نیز نگیرد و کسی هم جوابگو نیست، درحالی که در نظام پزشک خانواده یک فرد به عنوان پزشک مسئول جمعیتی تعریف شده است و این جمعیت باید خدمتی از این پزشک بگیرند که در صورت کوتاهی یا هر مشکل دیگری میتوانند شکایت کنند. وقتی سیستم نظارت میکند، پزشکان و اهالی درمان مجبور هستند طبق سیستم عمل کنند اما متاسفانه حتی این گام نیز برای مبارزه با فساد در نظام پزشکی و درمان برداشته نمیشود.